سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکمت به درون انباشته از خوراک وارد نمی شود . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
گوکه در گذرزمان

 

شیشه ی پنجره را باران شست

از دل من اما،

چه کسی نقش تو را خواهد شست؟!

آسمان سربی رنگ،

من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ

می پرد مرغ نگاهم تا دور،
 
وای، باران باران                                                                                                                                                                                         پَرِ مرغان نگاهم را شست...
 

این صفحه به طور اخص مخصوص افرادی است که در گذشته در گوکه زندگی می کردند یا این که اکنون زندگی می کنند.پس  از شما هم محلگی های عزیز می خواهم اگر می خواهید عکس هر عزیزی  مثلا پدر بزرگ یا پدریا عمو یا هر کس دیگر در این صفحه به نمایش گداشته شود به شماره تلگرامم که در ابتدای صفحه ی وبلاگ نوشته شده است ارسال نمائید .پس از همین حالا دست به کار شوید تا یک آلبوم عکس نفیس و ماندگارو خاطره انگیز از گوکه ای ها داشته باشیم.خود من هم اولین نفری هستم که این کار را اتجام می دهم و عکس بابا بزرگم را در این صفجه به نمایش می گذارم .(شماره ی من در تلگرام09357574089)

منتظر عکس ها ی ارسالی شما عزیزان هستم.

مرحوم محمد جان نوری یکی از بزر گان گوکه

 

 

شهید علی فلاح کریمی وپدر بزرگوارشان مرحوم عزت اله کریمی در یک قاب


                             بدون شرح


شهید علی فلاح کریمی در جبهه جنگ


مرحوم عین اله نوری

مرحوم عین اله نوری پدر شهید بزرگوار رمضانعلی نوری

مرحوم حسن ملکی گوکه (با تشکر از آقای شهرام ملکی به خا طر ارسال عکس پدرشان)


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط عبدالرضا(راشید )نوری 93/10/10:: 12:45 عصر     |     () نظر

این ضرب المثل هااز گذشته در کوکه رواج داشته است.

دچکف  زولو مونه(یعنی به زالوی چسبناک می ماند)

این ضرب المثل هنگامی به کار می رود که کسی ول کن آدم نباشد و دایم به آدم گیر بدهد.وهر چه  به او جواب رد بدهند به روی خود نیاورد.

بدار سگه که بیری لگه که(ازتوله سگ نگهداری کن بعد پاچه ی تو رابگیرد)

این ضرب المثل در مورد افراد قدر ناشناس یا اطفال قدر ناشناس  به کار می رودوکسانی که جواب محبت را با بدی می دهند.

تادوری می چشمه نوری تا نزدیکی می دماغ وینزیکی.(تادور هستی برایم عزیزی ولی هنگامی که به افراد نزدیک می شوی مثل آب بینی بی ارزش هستی)

این ضرب المثل یاد آور ضرب المثل دوری ودوستی در فارسی است.

باموته کلاچه زاکه(یعنی بچه ی کلاغ اموزش دیده است)

این ضرب المثل هنگامی به کار می رود که بچه ی کسی کار عاقلانه یا در حد شخصیت بزرگترها انجام بدهد.یا این که خیلی زبر وزرنگ  باشد.

وخت جنگ امی ورزه شاخ نداره(زمان جنگ گاو ما شاخ نداره)

این ضرب المثل هنگامی به کار می رود که در زمان کار آدم دست تنها بماندوکسی از فرزندان یا فک و فامیل به کمک آدم نیاید.

فلانی وره(یعنی طرف خود را  نفهمی زده است)

این ضرب المثل هنگامی به کار می رود که کسی خود را به نفهمیدن بزند تا از انجام کار سر باز زند.

عین رزین(مثل لاسیتک  می ماند)

این ضرب المثل در مورد افراد کاری و سالم که از کار خسته نمی شوند به کار می رود.

داره سره باد بدمی(یعنی باد اروی درخت عبور کند)

این ضرب المثل هنگامی به کار می رود که کسی آدم پوست کلفتی باشد وچیچ چیز را به روی خود نیاورد.

دس دسه شوره ودس وگرده رو شوره(دست دست می شودی و دست بر می گردد صورت را می شوید)

این ضرب المثل هنگامی به کار می رود که قرار است به همدیگر در انجام کاری کمک شود.

نجوسه حرف بزای (فکر نکرده حرف زدی)

این ضرب المثل هنگامی به کار می رود که شخصی بدون تفکر حرف بزند.

ریشه ی ضرب المثل کلک رشتی یا کلک مرغابی

این عبارت کنایه است از ترفند زدن، شگرد زدن و یا حقه‌بازی کردن. کلک معانی گوناگونی دارد، از جمله آتشدان گلی و سفالین، بسته‌های چوب و نی و علف که بر هم می‌بندند تا از آب عبور کنند، شوم و نامبارک، غوزه پنبه، گاومیش نرینه جوان، مصغّر کل به معنی کچل و…، اما در این مثل به چه معنی است؟
کشاورزان شمالی در نواحی ساحلی و مردابها به صید مرغابی نیز اشتغال دارند، اما چگونه به صید می‌پردازند؟
ابتدا حوضچه‌ای می‌سازند با دیواره‌هایی از چوب نی و سقف توری البته این حوضچه‌ها از داخل آب با یکدیگر مرتبط هستند. وقتی مرغابیها در آسمان به پرواز درمی‌آیند، شکارچی یکی از مرغابیهای تربیت شده خود را در آسمان رها می‌کند تا رهزن مرغابیها شود. مرغابی مزبور به “مگ مگ” کردن می‌پردازد تا مرغابیها را به محل موردنظر بکشاند. اگر موفق شد که فبها، اگر نشد مرغابی دیگری رها می‌کند.
بدین ترتیب این مرغابیهای اهلی آن قدر ” مگ مگ” و “وگ وگ” می‌کنند تا فوج مرغابیها را به مکان مزبور بکشانند. در این حال شکارچی سر از آب به درمی‌آورد. این عمل شکارچی، به این معنی است که مرغابیهای اهلی از زیر آب به حوضچه دیگر بروند. شکارچی بلافاصله تور را می‌کشد و مرغابیها را به دام می‌اندازد. سپس فارغ‌البال، هر دو بال مرغابی‌ها را در داخل هم طوری می‌گیرد که نتوانند پرواز کنند (این عمل را به زبان مازندرانی “غازبال” می‌گویند).
به حوضچه موردنظر با دیواره‌هایی از چوب و نی و سقف توری کلک می‌گویند. ظاهراً عبارت‌های “کلک مرغابی” و “کلک رشتی” از همین جا ریشه گرفته است.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط عبدالرضا(راشید )نوری 93/10/10:: 12:43 عصر     |     () نظر

پرورش کرم ابریشم

 

پرورش کرم ابریشم  ( نوغان و نوغانداری) در سالهای گذشته در گوکه مرسوم بوده است و در گویش محلی به کرم ابریشم “بی بی”  و به ابریشم” اورشم” و به کار ابریشم گیری یا ابریشم کشی ” اورشم گیری یا اورشم کشی ” می گفتند. . وجود درخت توت فراوان در گوکه انجام آن را آسان کرده بود .امروزه به دلایل بسیاری این کاراصلا صورت نمی گیرد  .و توتستان ها ازبین رفته اند.در زمان ما تخم نوغان را از کشورهای کره و ژاپن وارد می کردند.پیله ی ؤاپن کمتر اما درشت تر بودو پیله ی کره ریز تر اما بیشتر بود. بعد ها کشور ما ایران توانست خودش تخم نوغان تولید نماید.در فصل بهار ضمن دریافت تخم نوغان یکی از اطاقهای خانه و یا انباری و یا تلار که داشتند را خالی کرده و کرم ها را بعد از بیرون آمدن از تخم با پر مرغ جمع می کردند و در خاس می گذاشتند.ابتدا کرم ها را یر یک خاس می گذاشتند.و به آن ها برگ توت خرد شده می دادند. هر چه کرمها بزرگتر می شدند خاس ها را بیشتر می کردند و برگ درخت توت بیشتری به آنها  می دادند. وسرانجام مجبور می شدند کرم ها را به تلنبار انتقال دهند.تا کرمها درشت شوند و شروع به پیله بستن کنند .در این مدت چند بار چوب ها (ژگر ها)را از زیر می کشیدندتا تنفس کر مها بهتر انجام گیرد که به این کار( کی نه )کردن می گفتند.و وقتی کرم ها شروع به پیله بستن می کردندشاخه ی کرف می بردند و روی کرمها می گذاشتند.کرمها از روی کرف بالا می رفتند وپیله درست می کردند.پیله های کرف تمیز تر بود و قیمت آن با پیله ی ژرگر فرق می کرد..چون پیله های ژگر با مردن بعضی کرم های ضعیف رنگی می شدندوابریشم سفید از ان به دست نمی آمد. سپس پیله های کامل شده را جمع آوری کرده یکجا در آفتاب داغ بیرون یا پشت بام زیر حلب شیروانی پهن کرده تا کاملا خشک شوند و شفیره داخل انها کاملا بمیرند . می شد به همین نحو پیله خشک را می فروختند اما برای سود بیشتر آنها را در سیستم ابریشم گیری به کلاف نخ تبدیل می کردند .برای اینکار از یک لگن رویی بزرگ که زیرش را آتش کرده بودند و چنگه مخصوص ابریشم گیری آماده شده بود و پره چوبی بنام “چل” برای کلاف کردن نخ آماده می کردند و سپس این کار انجام می شد .در زمان خودمان ابریشم گیری جمع شده بودو پیله ها را به واسطه ها می فروختند یا این که به استانه یا لاهیجان یا سیاهکل انتقال داده ،می فروختند.

    صفر تا صد راه اندازی کارگاه پرورش کرم ابریشم / با 2 میلیون تومان شروع کنید!

       

Image result for ?وسایل قدیمی مورد استفاده در نوغانداری در گیلان?‎

Image result for ?وسایل قدیمی مورد استفاده در نوغانداری در گیلان?‎

                      داس و سو سنگ یکی از وسایل اصلی نوغاندا ری   

                             دو نوع تلنبار در بالا و پایین عکس مشاهده می شود.

  

   

                                              کرمها (بی بی ها)در حال خوردن برگ توت 

        

                                                              یک کرم در کنار پیله                     

برای ابریشم کشی همه یا برخی با همکاری هم در روزی مشخص برنامه ابریشم کشی ( اورشم کشی ) با تدارک ناهار و آش و اینجور چیزا برنامه مفصل و مفرحی داشتند .




کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط عبدالرضا(راشید )نوری 93/10/10:: 12:43 عصر     |     () نظر

 

از زمان قیدم انواع میوه ها  به صورت خود رو یا کاشتن نهال و پیوند کردن در گوکه به دست می آمد .مانند سیب ترش و شیرین وهندوانه و خربزه و آشتالو و به  و انجیروکنوس(ازگیل)و...اما میوه ای که تقریبا فراوان بود و در شب چره ها از ان استفاده می شد گلابی وحشی معروف به خوج بود که به صورت خام و پخته استفاده می گردید که بهترین نوع آن به (اودار خوج)خوج آبدار و همچنین نوع  کوچک و ریزبه (اربو)معرف بود که از آن دوشاب (دوشو)نیز می گرفتند.

در تصویر بالا و پایین دو نوع خوج دیده می شود.

 

اربو برای خوردن و پختن دوشو

 

 کمار

یکی ازمیوه ها ی وحشی که به رنگ سیاه و ریز اما خوشمز بود به نام کمار بود .که در فصل پاییز می رسید.

 معمولاً کمار ( زالزالک وحشی )» د‌ر مناطق جنگلی ایران به خصوص در شمال به وفور وجود دارد ، و بسته به رنگ میوه «سرخ ولیک» و «سیاه ولیک» نامید‌ه می‌شود‌.

ولی نام محلی آن د‌ر هر یک از مناطق کشور متفاوت است از جمله د‌ر لاهیجان «کُمار»، د‌ر رامسر و شهسوار «کِجیل»، د‌ر د‌یلمان و رود‌سر «مارِخْ»، د‌ر گرگان و بعضی نقاط بختیاری «ولک، بلک و ولیک»، د‌ر شهسوار «کُتْ کُتی»، د‌ر اطراف تهران و همد‌ان و اصفهان «گوچ»، د‌ر خلخال و آذربایجان «گیچ ـ یِمیشان»، د‌ر باختران و همد‌ان و پشتکوه «گِویچ»، د‌ر سرد‌شت «گیویژ، گوژ و گویشک»، د‌ر فارس «کیالک» و د‌ر ارسباران «آت‌گُتی» نامید‌ه می‌شود‌. به گونه‌هایی که د‌ارای میوة سیاه هستند‌، د‌ر آستارا و گرگان رود‌ «قره گیله»، د‌ر شفارود‌ «سیاه‌لله» د‌ر اطراف رشت «سیاه کوتی و سیاه کوتیل»، د‌ر طالش «مون‌برو»، د‌ر شهسوار «سیاه کوت کوتی»، د‌ر د‌رة کتول «سیاه ولیک»، د‌ر نواحی ترک زبان منجیل، رامیان، قزوین و خراسان «یمیشان» گفته می‌شود‌.

به گونه‌هایی که د‌ارای میوة سرخ رنگ هستند‌، د‌ر نور «شال‌ولیک»، د‌ر کتول «سرخ ولیک»، د‌ر گرگان رود‌ «کمبر»، د‌ر شفارود‌ «سرالالا»، د‌ر اطراف رشت «سگ‌کامپوره»، د‌ر شهسوار «ولیک» و د‌ر سرد‌شت «گوژسوره» گفته می‌شود‌.ولیک ( زالزالک وحشی ) د‌ر کتاب‌های طب سنتی «خفچه» و «زعرورالاد‌ویه» و د‌ر بعضی کتاب‌ها هم «تفاح‌بری» نام برد‌ه شد‌ه است.

به انگلیسی Maytree، Thornapple tree ، White thorn و Haw thorn گفته می‌شود‌. د‌رختچه‌ای است از خانواد‌ة Rosaceae از جنس Crataegus. ترکیبات شیمیایی : از نظر ترکیبات شیمیایی طبق گزارش علمی که د‌ر (G.I.M.P) آمد‌ه است د‌ر گونة Crataegus Oxyacantha مواد‌ زیر مشخص شد‌ه است: اکسالیک اسید‌ و د‌ر ساقه‌ها و جست‌های جوان و سبز ولیک ( زالزالک وحشی ) HCN گلوکوزید‌ و ماد‌ة عامل تلخ به نام کراتگین که مشابه اسکولین است.

عصارة شاخه‌های جوان ولیک ( زالزالک وحشی )، عمل فلج‌کنند‌ه روی مرکز تنفسی د‌ارد‌ و د‌ر مورد‌ قلب پستاند‌اران اثر سمی د‌ارد‌.


 

یکی دیگر از میوه های وحشی به رنگ قرمز بو که به" کلکا دانه"می گفتند و خاصیت گیاهی داشت .

نام علمی:

Smilax excelsa L. 1758

نام انگلیسی:

Rough bindweed, prickly ivy, bindweed

 

نام‌های دیگر: اَزمَلَکی (لاهیجان، تنکابن، رودسر)، شِنگیله (آستارا)، کُفُله‌بُر (کرگانرود)، والی‌گیلی (بندر‌انزلی)، تَمیس، کامپوره (اطراف رشت)، سِکلیم (نور، کجور، آمل)، بالیکا (دُرفَک)، لَم (بهشهر)، مِلاش (ساری)، وِرگِلام (میان‌دره)، تِلی (چالوس)، شات‌دانه (دیلمان)، کُلکادانه (بعضی مناطق گیلان).

کلکا دانه درختچه‌ای تک‌لپه‌ای و پیچنده با ساقه‌های خاردار و بومی جنگل‌های ایران و قفقاز است. این گونه در تمام جنگل‌های شمال تا میان‌بند وجود دارد و اغلب، جنگل‌های مخروبه را اشغال می‌کند و از درختان بالا می‌رود. پیچیدن کلکادانه به دور یقه و ساقه و شاخه? درختان جوان ممکن است باعث ضعیف‌شدگی یا از بین رفتن گیاه شود. این درختچه دارای دانه‌های سرخ‌رنگ زیباست و جنگل‌نشینان شمال آن را مخلوط با سقز مصرف می‌کنند. 

چوچاق

چوچاق یا زولنگ از جمله گیاهان دارویی با پتاسیل های ناشناخته است که رو به فراموشی است این گیاه دارای مصارف متعددی همچون سبزی کاری، گل کاری و دارویی و از جمله مصارف دارویی این گونه ، مسکن درد، اشتها آور و خاصیت آنتی اکسیدانی است. محققان به تازگی دریافتند که از گیاه زولنگ می توان برای کاهش آهن خون در بیماران تالاسمی هم استفاده کرد.
نام علمی زولنگ eryngium campestre و نام فارسی آن شش شاخ است. در مازندران به آن زولنگ معنی قسم اخیر قرصعنه به، در شهسوار ششاک و رامسر شوشاخ (در واقع شش شاخ) و در گیلان آن را چوچاق و یا انارچوقاق می گویند. اعراب آن را قرصعنه مسدس می نامند. در داروسازی سنتی ایران به بسیاری از خارهای دارویی که تعداد آن ها از ده گونه بیشتر است، قرصعنه گویند، ولی در اصل منظور همان زولنگ می باشد. گیاه زولنگ خاردار و از تیره چتریان است، زولنگ گیاهی است چندساله که اغلب به رنگ آبی آسمانی، با پراکندگی در شمال ایران در مناطق جلگه ای از رامسر تا گلوگاه و ارتفاعات میانی البرز در شیب های شمالی قابل رویش است. زولنگ بومی نواحی شمال ایران می باشد.
عمده ترکیبات موجود در زولنگ شامل اسانس‌های مختلفی مانند لیمونن ، آلفا پی نن و اسید فولیک است ، همچنین ریشه گیاه دارای تانن ، قند ساکارز و اسانس زولنگ با بویی مطبوع حدود 88 درصد است.
این گیاه آرامش‌بخش اعصاب ، محرک قوای جنسی ، بهبود بواسیر ، تسکین دهنده بیماری‌های رماتیسمی و رفع التهابات ، تسکین دهنده دل درد و ریشه آن نیز برای تحلیل ورم‌ها مفید است.
قسمت های هوایی گیاه را هنگامی که تر و تازه است می توان پخت و بهترین سبزی خورشتی است. تمام قسمت های گیاه پیشاب آور و ملین بوده، اشتها و شهوت را افزایش می دهد. به دلیل داشتن اسید فولیک خون ساز است، پادزهر سموم، جوشانده آن مسکن درد پهلو، جوشانده بیخ آن همراه شکر بادشکن و جهت از بین بردن نفخ و درد پهلو مفید است. ادرار، شیر و عرق را افزایش می دهد، سنگ کلیه و مثانه را از بین می برد. مربای بیخ تازه آن خوشبو کننده دهان و محرک باه است. عصاره بیخ آن برای عقب افتادگی عادت ماهیانه مفید است، پماد بیخ آن با آرد جو و برگ کاسنی نرم کننده ورم های سخت می باشد.
این سبزی معطر به ویژه در سبزی پلو با ماهی البته بیش تر با سنجرغ (انارجیجه در رویان و گیلان ) ، سبزی دل پر ماهی همراه با گردو، کوکو سبزی، سبزی مخصوص پرورده کردن زیتون و مانند آن مورد استفاده قرار می گیرد.
خواص دارویی و درمانی گیاه زولنگ(چوچاق)

عبارتند از : این گیاه آرامش‌بخش اعصاب ، محرک قوای جنسی ، بهبود بواسیر ، تسکین دهنده بیماری‌های رماتیسمی و رفع التهابات ، تسکین دهنده دل درد و ریشه آن نیز برای تحلیل ورم‌ها مفید است.

گرزنه(گزنه)

زیر پوست خشن این گیاه خواص پزشکی فوق‌العاده‌ای نهفته است: این گیاه باعث تصفیه‌ی خون، بهبود بیماری تب یونجه، پروستات، زیبایی و تقویت موها می‌شود.

خدا نکند که گزنه با پوست تماس پیدا کند. در این صورت با بی‌رحمی تمام باعث خارش آن می‌شود. اما اگر به درستی از آن استفاده کنید ورق برمی‌گردد و این گیاه خشن می‌شود بهترین دوست سلامتی شما. با ما همراه باشید تا شما را با گوشه‌ای از خواص گزنه آشنا کنیم.

. از آنجایی که این گیاه ظاهر خشنی دارد و لمس آن باعث خارش و سوزش پوست می‌شود تقریباً شناسایی آن ساده است. یونانی‌ها و رومی‌های باستان از این گیاه برای درمان بیماری‌ها و ناخوشی‌های فصل سرما، آرتریت و برای رشد سریع‌تر موهایشان استفاده می‌کردند. لازم است که در روزگار ما نیز هر چه بیشتر با خواص گزنه و گیاهان دیگر آشنا شویم و از آن‌ها استفاده کنیم.

اندر خواص جوشانده و دم کرده‌ی برگ‌های گیاه گزنه

برای پیشگیری

همیشه پیشگیری بهتر از درمان است.

برای پیشگیری از بیماری‌هایی مانند بیماری‌های ویروسی، حفظ انرژی و دوری از خستگی بهتر است روزانه یک فنجان دم کرده‌ی این گیاه را میل کنید..

برای این کار یک قاشق غذاخوری برگ گزنه را با 250 میلی لیتر آب جوش دم کرده و میل کنید برای درمان نوشیدن روزانه 4 تا 5 فنجان دم کرده‌ی گزنه برای بیماری‌هایی مانند نقرس، روماتیسم، آرتریت و سیاتیک مفید است.

 

شوند

 برای تسکین و ارام کردن درد و سوزش گرزنه از گیاه شوند(نام فارسی=اقطی(aghti) یا پلهم)(نام لاتین=sambusus ebolus)باید استفاده کرد.به نحوی که باید مایع میان بافتی شوند را به محل گزش مالید.در هنگام مالیدن شوند بر روی محل گزش گرزنه شعری خوانده میشود که عبارتست از:

گرزنه ماری بمیری     شوندماری نمیری

(ماری به معنی مادر)

 

بنفشه

گیاهی است از تیره بنفشه علفی و کوچک قد و در غالب نواحی ایران و بیشتر در نواحی کوهستانی و مرطوب و کم آفتاب می روید. گل ها و برگهای این گیاه دارای آلکالوئیدی به نام ویولین همراه با مقداری اسید سالیسیک و مقداری اسانس و مواد داروئی دیگر است. به گزارش مجله پزشکی دکتر سلام، این گیاه در نواحی غربی ایران در اولین روزهای بهار گل می دهد و گل آن آبی مایل به بنفش است. گل ها و برگهای آن مصرف داروئی دارد.

مزاج آن سرد و تر بوده و گیاهی است ملین، مسهل صفرا، خلط آور، تب بر و ضد کم خوابی. چنانچه از پودر خشک کرده گلهای آن مقدار یک مثقال خورده شود اثر مسهلی دارد اما مقدار دم کرده آن دو مثقال است که معمولاً با داروهای دیگر و یا به تنهایی خورده می شود. در ناراحتی هایی نظیر سرماخوردگی، سینه پهلو، آنفلوآنزا و تبهای گرم مزاج دیگری مانند تب گلودرد، ذات الجنب، ذات الریه، زکام های گرم مزاج و خشونت شش ها می توان گل بنفشه را با تخم کاهو و تخم خشخاش و بارهنگ از هرکدام دو مثقال گرفته و دم کرده و آب صاف کرده آنرا میل نمود. برای دفع صفرا بنفشه را با آلوی زرد جوشانده و می خورند. برای مداوای اسهال های صفراوی یک مثقال شیر خشت و سه مثقال از پودر گل بنفشه را مخلوط کرده و در مدت دو روز و روزی دوبار می خورند.


درخت گردو(آغوزدار)


 

 

 

گردو ها ی چیده شده(آغوز ها )


به یکی دیگر از میوه های لذیذ


گوجه سبز (خالی)

گند واش

در گویش گیلکی به این گیاه گند واش میگویند و از ان برای ساختن جارو استفاده میشود همچنین در گذشته دانه های ریزش برای علاج شکم درد استعمال میکردید و به این باور  بودند که بوی ان خاصیت دارویی دارد

اواخر شهریور ماه زنان و مردان روستایی جلگه های اطراف سفیدرود با داس درختچه های گند واش را میبرند و پس از بستن و خشک کردن انها را انبار میکنند  این جارو ها فقط برای جارو زدن حیاط و خیابان کارایی دارد ...  همچنین  مناطق کوهسانی و جنگلی بخصوص مراتع از شاخه های کیش یا همان شمشاد وحشی برای جارو کردن معابر و حیاط منزل استفاده میکنند به همین جهت بعد از بستن گند واش و تبدیل ان به جارو لفظ کیش خال را برای ان به کار میبرند که در گیلکی به معنای شاخه کیش یا شمشاد میباشد.

بولوش (تمشک)

میوه ای شبیه شاه توت و توت فرنگی است و به رنگ زرد یا سرخ مایل به سیاه یافت می شود. میوه تمشک ترش مزه بوده و به صورت خام یا پخته، شربت، کمپوت و ... خورده می شود.
بوته تمشک در مناطق گرم و مرطوب، در جنگلها و صحراها می روید و گاهی آن را می کارند. نامهای دیگر تمشک، توت وحشی و سه گلی است. ساقه های تمشک نرم و به رنگ قرمز و دارای خارهای دراز است. برگهای آن متفاوت و بیضی شکل و اطراف آن کنگره کنگره و به شکل دندانه های اره ای است. گلهای تمشک به رنگهای سفید، صورتی یا به صورت خوشه در ماههای مرداد پدیدار می شود و تا مهر دوام می آورد. قسمتهای مورد استفاده بوته تمشک عبارتند از : میوه ، برگ، تخم ، دانه و گل .

کرکه لنگی

نوعی قارچ خوراکی خود رو است در بخش مرکزی استان گیلان میروید این قارچ از گذشته های بسیار دور توسط  مردمان این سرزمین مصرف میشده و تا کنون هیچ گزارشی حاکی از مسمومیت  با مصرف این قارچ  منتشر نشده و هیچ  نگرانیی برای مصرفش   وجود ندارد  این قارچ در مناطق جلگه ای وباغ های حوزه سفیدرود تا بندر کیاشهر قابل یافت است

در گذشته کرکه لنگی را  با نوعی سبزی معطر وحشی  به نام گیجایئ یا گیجا واش خرد میگردند و سپس روی اجاق تفت میدادند و بعد از افزودن ادویه جات به اندازه کافی تخم مرغ در ماهی تابه میشکستند و پساز گذشت چند دقیقه  امده مصرف با نان و برنج میشد

این قارچ را میتوان سیخ گرفت و با پاشید ن اندکی نمک انرا کباب کرد این قارچ فوق العاده خوشمزه و کمیاب است  برای یافتن چند عدد ان  ساعتها باید جستجو کرد  . در بساری از نقاط گیلان از وجود چنین قارچ خوراکی خوشمزه ای بی اطلاع هستند 

توجه:هرگز بدون اطلاع و مشورت  افراد اگاه  اقدام به  خوردن قارچ نکنید چون  ممکن است قارچ سمی را با این قارچ اشتباه بگیرید

پیله باقلا

در فصل بهار بیماری آلرژی بسیاری از مردم جهان را آزار می دهد. حساسیت های این فصل شاید در حد آلرژی به گرده های گیاهان یا گلهای بهاری باشد، یا اینکه بیماری خطرناکی به نام فاویسم یا فابیسم سراغ فرد بیاید. بیماری فاویسم یک بیماری ارثی خونی است که به علت کمبود یکی از آنزیم های گلبول قرمز ایجاد می شود. این بیماری وابسته به جنس بوده و بیشتر در مردان دیده می شود.

این بیماری در نواحی شمالی و جنوبی ایران (سواحل دریا) شیوع بیشتری دارد. فاویسم در اثر کمبود آنزیم گلوکز 6 فسفات دهیدروژناز گلبول قرمز به وجود می آید. کمبود آنزیم گلوکز 6 فسفات دهیدروژناز موجب همولیز گلبول های قرمز خون می شود. این آنزیم نقش مهمی در احیای اکسیدان های تولید شده در داخل گلبول قرمز دارد. بنابراین وقتی کودک مبتلا به کمبود این آنزیم باشد و در معرض اکسیدان قرار گیرد دچار همولیز شده و اصطلاحا مبتلا به بیماری فاویسم شده است. باقلا از جمله مواد غذایی است که دارای موادی به نام «ویسین» یا «کوویسین» است که در مجرای گوارش و طی فرآیندهای شیمیایی عمل هضم، به «دی ویسین» و «ایزور امیل» تبدیل می شوند.

این مواد از اکسیدان های قوی محسوب می شوند، بنابراین به محض تماس با غشای گلبول قرمز در افرادی که کمبود آنزیم گلوکز 6 فسفات دهیدروژناز را دارند، آن را منهدم کرده و گلبول قرمز از بین می رود و شخص به فاویسم مبتلا می شود. فاویسم در بعضی موارد، عوارض خیلی شدید و مهلکی ایجاد می کند که خوردن باقلای تازه را با ترس همراه می کند. این بیماری می تواند با بوییدن گل و گرده های باقلا نیز به وجود آید. نه تنها باقلا، بلکه برخی داروها مانند آسپیرین با دوز بالا، داروهای ضدمالاریا، برخی آنتی بیوتیک ها، نفتالین، حنا و عوامل عفونی می توانند گلبول های قرمز را تخریب کنند. افرادی که با کمبود آنزیم فوق مواجه هستند، علائم ناشی از بیماری فاویسم را 24 تا 48 ساعت پس از مصرف باقلای تازه و داروهای مذکور بروز خواهند داد. همولیز گلبول های قرمز در مبتلایان به فاویسم، باعث بروز یک نوع کم خونی به نام کم خونی همولیتیک می شود.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط عبدالرضا(راشید )نوری 93/10/10:: 12:42 عصر     |     () نظر

جاهای دیدنی:یکی از بهترین مکان ها رودخانه ای است که در این روستا جریان دارد که 
مرزمیان گوکه وشیوا و شاده است.این روخانه در بهار بسیار پر آب می شود .اما در تابستان
 که برنج به آب نیاز ندارد آب آن کم می شود.زنها از این روخانه برای شستشوی وسایل زندگی
 درطول سال به خصوص خانه تکانی در ایام عید استفاده می کنند.در هنگام تابستان از این 
رودخانه برای شنا و خنک شدن  استفاده می شود.لازم به ذکر است که هر قسمت از این 
روخانه نام خاصی برای  خود دارد.در ایام نه چندان دوردر این رودخانه ماهی های زیادی وجود 
داشتند که توسط مردم صید می شدند.معروفترین این ماهی ها عبارت بودنداز: زردپر--
پلوت-عسلک- کپور-سیمی که با قلاب یا با سبد یا تور معروف به(کله زنی) صید میردیدند.اما 
امروز بر اثر  روشهای ناسالم صیدمثل ریختن کلر-انفجار مواد محترقه-دینام دوچرخه-دانه هایی
 به نام      مرگ ماهی، برهم خوردن اکوسیستم طبیعت توسط انسان،سرریز مواد سمی
 وشیمیای وفاضلابهاو..دیگراز آن ماهی های رویایی خبری نیست.در سالاخیر  روخانه را 
لایروبی کرده اند و دیگر جای عمیقی وجودنداردکه صفای شنای قدیم را داشته  باشد. 

این رودخانه معروف به دی سام  یا دی سوم است.


 علت نامگذار ی رود خانه به دیوسام یا دی سوم


دیوسام یا دی سوم رودخانه محلی این ده (گوکه) است که پیشنه تاریخی وافسانه های هم دارد دیوسام -دیو پسر سام که  از اساطیر شاهنامه ای است در نبردهای  که باقومها مختلفی داشت بسیار کشور گشایی کرد تا انجا که دیگر سام به او  گفت پسرم دیگر بس است دیگر وقت بازنشستگی وتفریح تو میباشد دیوهم اطاعت امر کرد ازروستاهای تازه اباد- - کیاسرا-و… گذشت وبه روستای زیبای گوکه رسید انجا هوا بسیار گرم بودناگهان چشمش به این رودخانه زیبا افتاد دراین رودخانه به اتفاق خانواده آبی به بدن زدندند  وهمان جا نام این رودخانه را را دیوسام یا به زبان محلی دیسوم نامیدند-از لحاظ جغرافیای این رودخانه در قسمت غربی  این روستا قرار دارد واز لحاظ کشاورزی بسیار برای مردم  ارزشمنداست سرچشمه این رود از کوههای دیلمان است وختم این رودخانه به سپیدرود ودریای خزر می باشد در ضمن این رودخانه وباعث رشدوجذب گردشگری در این روستا  شده است ومردم از دور نزدیک برای ماهیگیری به این روستا  می آیند.لازم به ذکر است که هر قسمت این رودخانه نامی مخصوص به خود دارد.

رود خانه

                                                        نمایی از روخانه این قسمت معروف به آخوند جلفه    

بینو یا زردپر    

                                                                   زرد پر یکی از بهترین ماهی های رود خانه


                                                        پلوت یکی دیگر از انواع ماهی ها


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط عبدالرضا(راشید )نوری 93/10/9:: 5:59 عصر     |     () نظر

 انوروز

 

از قدیم الایام رسم های زیبایی در میان مردم گوکه در مورد نوروز وجود داشت.قبل از امدن عید مردم به خانه تکانی می پر داختند . حصیر ها و زیر انداز ها را در آب رودخانه می شستند.ومی گذاشتند تا خشک شود.خانه ها را با گل سفید یا با آهک سفید می کردند.روش کا ر به این ترتیب بود که در ابتدا خانه را با مخلوط گل و سبوس در اصطلاح محلی( گل کار) می کردندوروی آن را با آهک سفید می کردند.در ها ونرده ها و قسمت های چوبی را رنگ می کردند.شیشه های شکسته را عوض می کردند.بر سر در خانه شاخه ای از درخت شمشاد که نماد سر سبزی بود می آویختندوهمه چیز برای عید آماده می شد.                                                                                                                    شیرینی عید:یکی ازمعروفترین شیرینی های عید (چوپاردنی حلوا)بود که اکنون نیز د رست می شود.روش کار بسیار ساده ودر عین حال بسیار شیرینی خوشمزه ای است.علت نام گذاری شاید به این علت است که این شیرینی را داخل (چوپاره)سینی مخصوص برای تمیز کردن برنج درست می کردند.ابتدا شیره را گرم می کردندوآرد برنج را سرخ می کردندو شیره را که گرم بود روی آرد سرخ شده می ریختندوبا دست به هم می زدند. و سپس صاف می کردند وبعد به شکل لوزی برش می دادند.  

باشروع سال جدید مردم دست جمعی به دیدار هم می رفتندو این کار را از بزرگتر ها شروع می کردندوبزرگتر ها هم به کوچکترها عیدی می دادند.عیدی در زمان قدیم شامل تخم مرغ،تخم غاز،شیرینی و پول بود.

یک رسم جالب:یکی از رسوم جالب در عید در قدیم تخم مرغ جنگ بود.به این صورت که با تخم مرغ های که عیدی می گرفتندروی تخم مرغ های یکدیگر می زدندوهر که موفق می شد هر دو طرف تخم مرغ دیگری را بشکند برنده می شد وصاحب آن میشد.     عده ای که حرفه ای بودند به صورت قطاری با هم جنگ می کردند.به این صورت که تخم مرغ ها را ردیفی می چیدندویک نفر از ابتدای تخم مرغ ها ویکی از انتهای تخم مرغ ها بر می داشتندوشروع به جنگ می کردند.به این ترتیب تخم مرغ ها شکسته می شد ودو عدد در انتها باقی می ماندوهریک از این دو می شکست کل تخم مرغ ها به برنده می رسید.

 

 

 

 

 

 



 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط عبدالرضا(راشید )نوری 93/10/6:: 9:32 صبح     |     () نظر

اعتقادات مردم


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط عبدالرضا(راشید )نوری 93/10/6:: 12:16 صبح     |     () نظر

ای چرخ فلک خرابی از کینه ی توست          بیداد گری   شیوه ی   دیرینه ی  توست

ای خاک اگر سینه ی تو      بشکافند          بس گوهر قیمتی که در سینه ی توست

شهیدان و جوانان ناکام:

جنت شهید همان ودیعه ای است که از روز ازل در فطرت او نهادیده شده است وشهید است که به ندای فطرت خویش لبیک می گوید وپرنده دل او هنگام رسیدن به جنت شهادت از شوق وصول نغمه های وصال سر می دهد که همین الحان خوش اوست که هفت آسمان را مجذوب خویش کرده.    

خدایا ما را شراب حضور ده نه سراب حصول که جایی که حضور تو نبا شد سرابی بیش نیست ومگر آب حیات شهدا چیزی جز شراب حضور است ومقام عند (عند ربهم یرزقون ) 

روستای باستانی گوکه در طول 8 سال دفاع مقدس دوشهید والامقام وچندین وچند جانباز و آزاده تقدیم انقلاب وامام شهدا نموده است که ما مردم این روستا وام دار آلاله های همیشه زنده وجاویدان این  روستا هستیم .

برای دیدن عکس ها در سایز بزرگ روی عکس ها کلیک کنید.

                              یادمان شهیدان والامقام روستای گوکه

متاسفانه در سال های اخیر جمعی از جوانان گوکه جانشان را بر اثر بیماری یا تصادف از دست داده اند که در زیر تصاویر برخی از آنها دیده می شود.

فاتـــــــــــــــــــحــــــــــــــــــــــــــه یادتـــــــــــــان نـــــــــــــــــــــــــــــرود.

                                                  یادمان جوانان ناکام گوکه


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط عبدالرضا(راشید )نوری 93/10/4:: 10:29 عصر     |     () نظر


ابزار وبلاگ
طراحی سایت